بودجهبندی سرمایه و اهمیت آن در کسبوکار
بودجهبندی سرمایه و اهمیت آن در کسبوکار
برای درک بودجهبندی سرمایه، شما باید هر دو بخش را درک کنید(بودجه و سرمایه). "سرمایه" در این زمینه، نشاندهنده داراییهای بلندمدت، دارایی ثابت است، مانند یک ساختمان یا ماشینآلات همچنین "بودجه"، برنامهای است که درآمد و هزینههای پیشبینیشده را در یک دوره زمانی خاص( اغلب مدتزمان پروژه) مشخص میکند. یک ساختمان یا ماشینآلات اصطلاح "بودجهبندی سرمایه" فرایند تعیین سرمایهگذاریهای درازمدت سرمایه توسط شرکت در یک دوره زمانی خاص است و بنابراین در بودجه سرمایهگذاری شده است.
بودجهبندی سرمایه در مقابل بودجهبندی برای داراییهای مالی فرایند مالی برای تعیین ارزش پروژههای سرمایهگذاری سرمایه، مانند خرید یک ساختمان یا یک قطعه تجهیزات و تعیین ارزش سهام و اوراق قرضه دقیقاً یکسان است. آنها همه داراییهایی هستند که در آن شرکت سرمایهگذاری میکند. بااینوجود، دو تفاوت مهم وجود دارد. بنگاهها پروژههای سرمایهای را ایجاد میکنند، اما داراییهای مالی در بازارهای مالی وجود دارد. تفاوت دوم این است که سرمایهگذاران در سهام و اوراق قرضه هیچ تأثیری بر جریان نقدی شرکتهایی که در آن سرمایهگذاری میکنند ندارند، ، اما یک شرکت بر مدیریت مالی خود تأثیر میگذارد.
پروژههای سرمایهگذاری مستقل و متقابل منحصربهفرد پروژههای سرمایهگذاری در برخی از مهمترین سرمایهگذاریهای مالی توسط یک صاحب کسبوکار هستند زیرا این مبلغ شامل مقدار زیادی پول هست. تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری ضعیف سرمایه میتواند یک تأثیر بسزا در یک کسبوکار داشته باشد. پروژههای سرمایهگذاری سرمایه را میتوان به دو نوع تقسیم کرد: پروژههای مستقل و پروژههای متفرقه منحصربهفرد. پروژههای سرمایهگذاری مستقل پروژههایی هستند که جریان نقدی پروژههای دیگر را تحت تأثیر قرار نمیدهند. پروژههای سرمایهگذاری منحصربهفرد غیرمستقیم پروژههایی هستند که مشابه با سایر پروژههای سرمایهگذاری سرمایهای هستند که تأثیر جریان نقدی بر پروژههای دیگر رادارند. تفاوت بین این دو نوع پروژه سرمایهگذاری در بودجهبندی سرمایه و تجزیهوتحلیل مالی موردنیاز برای انتخاب یا رد پروژههای سرمایهگذاری بسیار مهم است. چگونه یک پروژه مستقل یا منحصربهفرد انتخاب میشود؟ مهمترین چیزی که صاحب کسبوکار باید انجام دهد این است که نرخ بازدهی را که پروژه به میانگین هزینه متوسط سرمایه و یا آنچه شرکت پرداخت میکند برای به دست آوردن مالیات به دست آورد و آنها را باهم مقایسه کند. قاعده تصمیم این است که اگر میزان بازدهی بیشتر از قیمت متوسط سرمایه است، پروژه را پذیرفته و در آن سرمایهگذاری کند. اگر نرخ بازده پروژه کمتر از هزینه متوسط سرمایه است، پس رد کنید و در پروژه سرمایهگذاری نکنید. این میزان بازگشت درواقع هزینه فرصت است. بهعبارتدیگر، نرخ بازده هزینه سرمایهگذاری در یک پروژه بهعنوان مخالفت با دیگری است.
عوامل مؤثر در تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری 1-مقایسه میزان بازدهی پروژه با هزینه متوسط سرمایه شرکت ضروری نیست. یک فرایند تجزیهوتحلیل مالی نسبتاً پیچیده وجود دارد که صاحب کسبوکار باید برای رسیدن به آنجا اقدام کند. حسابداری حرفهای را در نظر بگیرید.. 2-صاحب کسبوکار باید جریانهای نقدی را که توسط پروژه تولید میشود، تخمین بزنند. اغلب جریانهای نقدی تنها متغیر سختافزاری هستند که برای تعیین میزان بازدهی پروژه تعیین میشود. هر دو مقدار و زمان جریان نقدی باید در نظر گرفته شود. برای مثال، اگر شما در حال نوشتن یک طرح کسبوکار هستید، باید حدود پنج سال جریان نقدی را تخمین بزنید. معمولاً جریانهای نقدی برای زندگی اقتصادی پروژه تخمین زده میشود و البته باید دقیقتر از آن باشد.