تجزیه و تحلیل سهام
تجزیه و تحلیل سهام
تجزیه و تحلیل سهام ارزیابی یک ابزار تجاری خاص، بخش سرمایه گذاری یا بازار به عنوان یک کل است. تحلیلگران سهام تلاش می کنند تا فعالیت آینده یک ابزار، بخش یا بازار را تعیین کنند.
تجزیه و تحلیل سهام یک روش برای سرمایه گذاران و معامله گران برای تصمیم گیری خرید و فروش است. با مطالعه و ارزیابی داده های گذشته و فعلی، سرمایه گذاران و معامله گران با اتخاذ تصمیمات آگاهانه در بازار تلاش می کنند.
تجزیه و تحلیل پایه
دو نوع اساسی تجزیه و تحلیل سهام وجود دارد: تجزیه و تحلیل اصلی و تجزیه و تحلیل فنی. تجزیه و تحلیل اصلی بر اطلاعات از منابع شامل سوابق مالی، گزارش های اقتصادی، دارایی های شرکت و سهم بازار تمرکز می کند. برای انجام تجزیه و تحلیل اساسی در یک شرکت عمومی یا بخش، سرمایه گذاران و تحلیلگران به طور معمول معیارهای مربوط به صورتهای مالی شرکت، ترازنامه، بیانیه سود، جریان نقدی و پانویس ها را تجزیه و تحلیل می کنند. این اظهارات به وسیله سیستم پایگاه داده EDGAR، که توسط کمیسیون اوراق بهادار (SEC) اداره می شود، به صورت عمومی گزارش 10-Q یا 10-K منتشر می شود. همچنین، گزارش درآمد منتشر شده توسط یک شرکت در زمان انتشار گزارش درآمد سه ماهه خود، توسط سرمایه گذاران مورد بررسی قرار می گیرد تا اطمینان حاصل شود که چه مقدار درآمد، هزینه ها و سود در یک شرکت ساخته شده است.
تحلیلگر سهام هنگام تجزیه و تحلیل سهام در گزارش های مالی شرکت، معمولا برای اندازه گیری سودآوری شرکت، نقدینگی، پرداخت بدهی، بهره وری، مسیر رشد و اهرم مورد بررسی قرار می گیرد. نسبت های مختلفی وجود دارد که برای تعیین سلامت یک شرکت استفاده می شود. برای مثال، نسبت فعلی و نسبت سریع به منظور تعیین اینکه آیا یک شرکت قادر خواهد بود با بدهی های کوتاه مدت خود را با دارایی های فعلی موجود خود پرداخت کند، استفاده می شود. فرمول برای نسبت فعلی با تقسیم دارایی های فعلی توسط بدهی های فعلی محاسبه می شود، که می توان از صورتحساب بدست آورد. اگر چه، چنین چیزی به عنوان یک نسبت ایده آل موجود وجود ندارد، نسبت کمتر از 1 می تواند به تحلیلگر سهام نشان دهد که این شرکت در سلامت مالی ضعیف است.
با نگاهی به ترازنامه، تحلیلگر سهام ممکن است بخواهد سطح بدهی فعلی شرکت را بداند. در این مورد، تحلیلگر سهام ممکن است از نسبت بدهی استفاده کند، که با تقسیم بدهی های کل توسط کل دارایی ها محاسبه می شود. نسبت بدهی بیش از 1 به طور معمول بدان معنی است که یک شرکت بدهی بیشتری نسبت به دارایی دارد. در این مورد، شرکت دارای درجه بالایی از اهرم است، یک تحلیلگر سهام می تواند نتیجه گیری کند که افزایش نرخ بهره ممکن است احتمال شرکت را به پیش فرض افزایش دهد.
تجزیه و تحلیل سهام شامل مقایسه ی یک گزارش مالی کنونی شرکت به صورت های مالی آن در سال های گذشته است تا یک سرمایه گذار را درک کند که آیا این شرکت در حال رشد، ثبات و یا بدتر شده است. بیانیه مالی یک شرکت همچنین می تواند با یک یا چند شرکت دیگر در همان صنعت مقایسه شود. یک تحلیلگر سهام ممکن است با نگاه کردن به اظهارات درآمد خود، مقایسه سود حاشیه سود دو شرکت رقیب را مقایسه کند. حاشیه سود عملیاتی یک معیار است، نشان می دهد که پس از پرداخت هزینه های عملیاتی درآمد چه مقدار درآمد و نسبت درآمد به هزینه های غیر عملیاتی باقی می ماند و به عنوان درآمد عملیاتی تقسیم بر درآمد محاسبه می شود. یک شرکت با حاشیه عملیاتی 0.30 خواهد شد بیشتر از یک با حاشیه 0.03 به نظر می رسد. حاشیه عملیاتی 0.30 بدین معنی است که برای هر دلار درآمد، یک شرکت 30 سنت را پس از پرداخت هزینه های عملیاتی سپری می کند. به عبارت دیگر، این شرکت با استفاده از 70 سنت از هر دلار در فروش خالص، برای هزینه های متغیر یا عملیاتی خود هزینه می کند.
تجزیه و تحلیل فنی
روش دوم تجزیه و تحلیل سهام تجزیه و تحلیل فنی است. تجزیه و تحلیل فنی تمرکز بر مطالعه اقدام بازار گذشته برای پیش بینی حرکت قیمت در آینده است. تحلیلگران فنی به طور کلی بازار مالی را تجزیه و تحلیل می کنند و عمدتا با قیمت و حجم، و نیز عوامل تقاضا و عرضه که در بازار حرکت می کنند، مرتبط هستند. نمودارها یک ابزار کلیدی برای تحلیلگران فنی هستند زیرا آنها یک تصویر گرافیکی از روند سهام در یک دوره زمانی اعلام شده نشان می دهند. برای مثال، با استفاده از یک نمودار، تحلیلگر فنی ممکن است بعضی مناطق را به عنوان سطح پشتیبانی یا مقاومت مشخص کند. سطوح حمایت با مقادیر قبلی پایین تر از قیمت فعلی معاملاتی مشخص می شوند و نشانگرهای مقاومت در مقادیر قبلی بالاتر از قیمت فعلی سهام قرار می گیرند. شکست در زیر سطح حمایت نشان دهنده روند نزولی تحلیلگران سهام است، در حالی که شکست بیش از سطح مقاومت، بر چشم انداز صعودی وارد خواهد شد.
تجزیه و تحلیل سهام تکنیکی تنها زمانی اثر می گذارد که روند تحول قیمت ها تحت تاثیر نیروهای عرضه و تقاضا قرار می گیرد. هنگامی که عوامل خارجی درگیر حرکت قیمت هستند، تجزیه و تحلیل سهام با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی ممکن است موفق نباشد. نمونه هایی از عوامل غیر از عرضه و تقاضا که می توانند قیمت سهام را تحت تأثیر قرار دهند عبارتند از تقسیم سهام، ادغام، اعلامیه های تقسیم سود، دعوی قضایی، مرگ یک مدیر عامل شرکت، حمله تروریستی، رسوایی حسابداری، تغییر مدیریت، تغییرات سیاست پولی ، و غیره.
هر دو تجزیه و تحلیل اساسی و فنی می تواند به طور مستقل یا با هم انجام شود. بعضی از تحلیلگران از هر دو روش تحلیل استفاده می کنند، در حالی که دیگران به یکی می روند. در هر صورت، با استفاده از تجزیه و تحلیل سهام برای سهام، بخش ها و بازار سرمایه گذاران، یک روش مهم برای ایجاد بهترین استراتژی سرمایه گذاری برای نمونه کارها است.