چگونه حباب بازار سهام شکسته شود؟
حباب بازار سهام Stock market bubble نوعی از حباب اقتصادی است که زمانی اتفاق میافتد که شرکت کنندگان بازار قیمتها را به بالاتر از ارزش مرتبط با سیستمهای ارزش گذاری آنها هدایت میکنند. تئوری مالی رفتاری حباب بازار سهام را مرتبط با تعادل شناختی که منجر به تفکر گروهی و رفتار گلهای میشود، میداند. حبابها نه تنها در بازارهای دنیای واقعی با عدم اطمینانها و تنشهای ذاتی اتفاق میافتند، بلکه در بازارهای تجربی قابل پیشبینی نیز به وقوع میپیوندند. در آزمایشگاه، عدم اطمینان محدود میشود و محاسبه بازده مورد انتظار با استفاده از روشهای سادهٔ ریاضی صورت میگیرد، چون شرکت کنندگان با داراییهایی که بازه زمانی محدود و توزیع سود تقسیمی محتمل دارند، درگیر هستند.برای مطالعه بیشتر می توانید مقاله بررسی حباب قیمتی سهام را مطالعه نمایید.
به زبان ساده اختلاف بین ارزش ذاتی یک کالا با قیمت مبادله ای آن در بازار نقدی، را حباب می گویند. فرض کنید قیمت ماشین الف درب کارخانه 13 میلیون تومان است ولی همان ماشین در بازار نقدی 14 میلیون معامله می شود، به این اختلاف یک میلیون تومانی حباب قیمتی گفته می شود. به بیان دیگر حباب اقتصادی، داد و ستد با نرخ بسیار گرانتر از ارزش واقعی مورد معامله است که در سطح جامعه همه گیر می شود. چراکه تعیین ارزش واقعی، کار دشواری است و معمولا پس از افت ناگهانی قیمت و به اصطلاح ترکیدن حباب متوجه وجود حباب می شوند.
حباب های بازار سرمایه پدیده های اقتصادی چشمگیری هستند که اغلب مسئول بحران های شدید مالی و توزیع نامناسب سرمایه گذاری محسوب می شوند. شاید بتوان ریشه اصلی نوسانات در سطح کلان اقتصاد را در تورم و نوسانات سطح قیمت ها دانست.
سایت نزدک حباب اقتصادی را به عنوان پدیده ای در بازار تعریف کرده که در آن سطح قیمت به شدت بالاتر از ارزش بنیادی (فاندامنتال) قرار گرفته است، علاوه بر این تشخیص وجود داشتن حباب امکان پذیر نیست و افراد بعد از شکست شدید قیمت است که متوجه وجود حباب در بازار می شوند.
پیتر گاربر در کتاب خود با عنوان " اولین حباب های معروف" معتقد است که حباب یک اصطلاح مبهم و بدون تعریف مشخص است. او بهترین تعریف از حباب را اینگونه میداند:" تغییرات قیمتی که با استفاده از ارزش بنیادی قابل توضیح نباشند" با توجه به این تعریف حباب ها میتوانند مثبت یا منفی باشند. او همچنین به تعریف دیکشنری اقتصاد سیاسی پالگریو اشاره کرده که حباب را "هر نوع پیروی نادرست قیمت از فعالیت های شدید سفته بازی" تعریف میکند. همان طور که از این تعریف برمی آید نادرست بودن قیمت چیزیی شامل اصول گذشته است و تنها بعد از وقوع حباب میتوان اندازه ی آن را محاسبه کرد.
حباب چگونه ایجاد می شود؟
قیمت عرضه قیمتی است که فروشنده مایل است کالای خود را به آن قیمت بفروش برساند، همچنین قیمت تقاضا قیمتی است که خریدار مایل به خرید در آن قیمت می باشد. نقطه تعادلی قیمت یک بازار، زمانی اتفاق می افتد که قیمت عرضه با قیمت تقاضا برابر است. حباب قیمت نیز از قاعده عرضه و تقاضا مستثنا نیست، به این صورت که خریدار حاضر است تا کالای مورد نظر خود را با قیمت بالاتر از ارزش ذاتی خریداری کند زیرا یا عرضه کالا محدود شده است یا امیدوار است که با قیمت بالاتری بعد از مدتی آن را بفروش رساند، در نتیجه حباب مثبت (قیمت نقدی بیشتر از قیمت ذاتی) در سه حالت بوجود می آید:
- امید به افزایش قیمت در بازار وجود دارد
- سرمایه موجود در بازار در حال افزایش است (سفته بازی و تقاضای کاذب ناشی از انباشت سرمایه در یک بازار)
- کمبود کالا بوجود آمده است
برعکس این فرآیند هم صادق است و حباب منفی (قیمت نقدی کمتر از ارزش ذاتی) نیز در 3 حالت ایجاد می شود:
- امید به کاهش قیمت ها در بلند مدت در بازار بوجود آمده است.
- سرمایه موجود در بازار در حال حرکت بسمت بازار یا کالای دیگر است.
- افزایش عرضه بوجود آمده است.
اصطلاح حباب در علم مالی به طور کلی به وضعیتی اشاره دارد که قیمت یک دارایی با اختلاف قابل توجهی از قیمت و ارزش بنیادین آن دارایی بالاتر باشد. در طول دوره یک حباب، قیمت ها برای یک دارایی مالی و یا یک گروه از دارایی های مالی بصورت قابل توجهی متورم می شود و در نتیجه، رابطه اندکی بین ارزش ذاتی آن گروه از دارایی ها با قیمت آن ها در بازار وجود دارد.
به بیان فنی تر اگر از دیدگاه بازار های مالی بررسی کنیم می توانیم بگوییم که حباب های مثبت و منفی حاصل نگرش و پیگیری رفتار تریدرها در بازار می باشد. اما سوال مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که چه عواملی سبب رفتار هیجانی تریدرها در جهت خرید یا فروش در بازار می گردد؟
مهمترین دلیل این گونه از رفتار ها نقدینگی است. هنگامی که نقدینگی در بازار بصورت غیر قابل کنترل افزایش می یابد، سبب افزایش تقاضا برای وام در بانک ها خواهد شد و در نتیجه بسیاری از این وام گیرندگان، وارد بازارهای مالی شده و از افزایش آسیب پذیری بازار در مقابل نوسانات قیمت جلوگیری می کنند، چرا که این تریدر ها هستند که با داشتن قدرت خرید های کوتاه مدت و بدون پشتوانه باعث ایجاد نوسان در بازار می شوند.
علاوه بر این در زمانی که نقدینگی افزایش می یابد (Liquidity)، سهم کوچکی از یک بازار توسط سرمایه ی بسیار زیادی دنبال می شود که در نتیجه آن، هم بازار های مناسب و هم بازار های نامناسب شاهد رشد چشمگیر قیمتی نسبت به ارزش فاندامنتال خود خواهند بود. در این صورت است که حباب قیمتی در یک بازار شکل می گیرد.
آیا رشد کنونی بورس تهران حباب است؟
مهدی رباطی مدیر عامل کارگزاری بورس بیمه ایران- برخی از تصمیم های اتخاذ شده مانند تغییر قوانین بازار پایه که ثبات مستقر در بازار را دچار خلل میکند، چندان قابل دفاع نیست و فضای کسب و کار در بازار سرمایه را دچار نااطمینانی میکند. البته اصلاحات ساختاری باید زمانی در بازار اعمال شود که بازار در رکود به سر میبرد، نه زمانی که بازار در دوران رونق و هیجان است و سرمایه حقیقیها وارد بازار میشود.
همچنین پیرامون سخن برخی از کارشناسان مبنی بر اینکه شاخص بورس دارای حباب است باید گفت: صحبت از وجود حباب شاخص بورس کارشناسی شده نیست، افرادی که از وجود حباب در کلیت رشد بازار سخن گفته اند، از دانش و اطلاعات کافی نسبت به این بازار برخوردار نیستند.حباب در دانش مالی دارای تعاریفی خاص است و زمانی دارایی دچار حباب میشود که قیمت تعیین شده از ارزش ذاتی سهم، فاصله قابل توجهی داشته باشد.زمانی که روند معاملات در بازار سرمایه را مورد بررسی قرار میدهیم، مشاهده میشود که ارزش دلاری بازار در اغلب سهام بازار، بسیار کمتر از سال های٨٣ و ٩٢ است.
اگرچه نسبت به ۱۰ سال گذشته ورود شرکتهای متعدد در بازار سرمایه را مشاهده می کنیم، اما ارزش کلی بازار ۵۰ درصد کمتر از ارزش سال ۹۲ است، بنابراین صحبت از وجود حباب در کلیت بازار بحث درستی به نظر نمیرسد.البته در برخی از سهام خاص ممکن است شاهد رشد غیرعادی و ارزشگذاری سهم بیش از ارزش واقعی آن در بازار باشیم، اما در کلیت بازار و در سهمهای بزرگ به هیچ عنوان حباب وجود ندارد.